این انقلاب تودههای وسیع زحمتکشان را برای زندگی سیاسی آگاهانه و مبارزه علیه سلطه بقایای فئودالیسم و جور و تعدی امپریالیسم بیدار کرد، این انقلاب دوره جدیدی را – دوره انقلابات بورژوا – دموکراتیک و ملی و آزادیبخش – در تاریخ ایران گشود.
انقلاب سالهای ۱۹۱۱-۱۹۰۵ ایران به رژیم فئودال و استبداد قجر ضربهای وارد کرد و به وضع قانون اساسی و به تشکیل اولین مجلس که طویلالعمرترین مجالس کشورهای شرق است، منجر شد. این انقلاب رژیم فئودال را متزلزل کرد و به اندازه قابلملاحظهای شرایط واژگون کرد ن سلسله قاجاریه و مبارزه برای استقلال ملی را که پس از آن، در ایران تکامل و توسعه یافت آماده کرد.
سرکوبی انقلاب سالهای ۱۹۱۱ -۱۹۰۵ ایران زمینه را برای اسارت و بردگی بیشتر ایران و تقویت مواضع اقتصادی و سیاسی انگلستان و روسیه تزاری در کشور آماده کرد. در آستانه جنگ اول جهانی ایران تقریبا به مستعمره کامل انگلستان و روسیه تزاری مبدل شد و فقط بهطور رسمی یک دولت مستقل و غیروابسته بهشمار میرفت. متفکر روسیه در اثر خود موسوم به «امپریالیسم بالاترین مرحله سرمایهداری» ایران، چین و ترکیه را ممالک نیمهمستعمره نامیده در ضمن نشان داد که «نخستین کشور از ممالک نامبرده تقریبا به کلی مستعمره شده و دو کشور دیگر به چنین سرنوشتی دچار خواهند شد.»
قشون روسیه تزاری و انگلستان که هنگام سرکوبی انقلاب سالهای ۱۹۱۱-۱۹۰۵ ایران، مناطق شمالی و جنوبی آن کشور را اشغال کرده بودند، کاملا ایران را تخلیه نکردند. در آستانه جنگ، قشون روسیه تزاری قسمتهای شمالی آذربایجان ایران، خوی و شهرهای دیگر را در اشغال خود داشتند.
کشتیهای جنگی انگلیسی در کارون لنگر انداخته بود، واحدهای ارتش انگلیس شهرهای اهواز و محمره (خرمشهر) را در خوزستان – در منطقه فعالیت کمپانی نفت انگلیس پرس اشغال کرده بودند. واحدهای قشون ایران که بیشتر شایسته جنگ بودند، عبارت بودند از بریگاد قزاقها در حدود ۸ هزار نفر به فرماندهی افسران روس در شمال و واحدهای ژاندارمری (در حدود هفت هزار نفر) به فرماندهی افسران سوئدی در جنوب.
به این ترتیب در آغاز جنگ جهانی اول، ایران تقریبا به مستعمره کامل دول امپریالیستی مبدل شده و فقط بهطور رسمی، روی کاغذ، خود را دولت مستقلی میپنداشت. در سال ۱۹۱۵ یک سیاستمدار روس راجع به ایران نوشت که ایران در آن موقع نه دهم (۹۰درصد) مستعمره به شمار میرفت.
در حوالی سال ۱۹۱۴، مواضع آلمان نیز در ایران به میزان قابل توجهی تقویت شد. آلمان پیش از جنگ در تجارت خارجی ایران مقام سوم را پس از روسیه تزاری و انگلیس احراز میکرد. در بسیاری از شهرهای ایران شعب و نمایندگی موسسات تجارتی و صنعتی آلمانی تاسیس شد. خط کشتیرانی آلمانی فعالیت خود را در خلیج فارس فعالانه توسعه میداد. آلمان پیش از جنگ در امر حملونقل دریایی از راه خلیج فارس، مقام دوم را پس از انگلستان احراز میکرد. تضاد روس و آلمان و مخصوصا تضاد انگلیس و آلمان در ایران، اگرچه در مقابل تضادهای بین این کشورها در سایر قسمتهای جهان فرعی بهشمار میرفت، اما با این حال قسمت اصلی آن تضادهای امپریالیستی محسوب میشد که به جنگ جهانی اول منجر شد.
پس از آغاز جنگ، دولت ایران در روز دوم نوامبر سال ۱۹۱۴ رسما اعلام بیطرفی کرد. با وجود اعلام بیطرفی، سرزمین ایران به میدان مبارزات مسلحانه بلوکهای جنگجوی امپریالیستی مبدل شد.
منبع: دنیای اقتصاد